:در این نشست سه موضوع مورد بحث بود
۱-جایگاه عشق و عقل در اندیشه عارفان و فلاسفه
۲- شرح بیتی از مثنوی : اختلاف خلق از نام افتاد.
۳- حکایت درختی ، هرکه میوه ی آن بخورد نمیرد .در ابتدا استاد لطیف ناظمی پیش از اینکه به بحث بپردازد غزل معروفی را از دیوان شمس بازخوانی کرد من غلام آفتابم همه زآفتاب گویم نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب نخست مفاهیم و نماد های که مولانا از واژه آفتاب یا منبع اصلی نور در پرتو عقل بیرون کشیده است پیشکش و روشن ساخت که آفتاب نزد مولانا، عالم عقل است ، نقش و چگونگی این عالم را در چهار جا یعنی میان:
۱- عوام
۲- دانشمندان
۳- روشن گران
– صوفیان و عرفا، شرح داد و با این پیوند به مقایسه عقل و عشق پرداخت . در جریان بازخوانی غزل به دیدگاه های چون افلاطون ، نیچه ، یونگ اشاره کرد ،در ضمن کوتاه وارد حکایت شد. با ارزیابی دقیق از عشق و عقل بر این نکات پیچید
۱- عقل از دیدگاه افلاطون مدرِکی است که با آن مفاهیم را می توان استدلال کرد، یعنی با عقل سود و زیان ، زشت و زیبا ، خوب و بد می توان تفکیک شد .
۲ – عشق برای رسیدن به *خدایان* صرف یک وسیله است.
۳ – درعرفان برای رسیدن به خدا یا حقیقت کل استدلال بسنده نیست .
۴- محدودیت های عقل را عارفان با شهود قلبی دریافته اند وآن را جزئی و ناتوان برای اثبات حقیقت کل می دانند در این زمینه از عارفانی چون فارابی ، شیخ سهروردی ، غزالی و اندیشه های آنان سخن گفت . برای درک بیشتر وارد دنیای عقل مدرن و عقل سنتی شده از این دریچه جدایی دین و سیاست را شرح داد . سهولت های که امروز عقل مدرن برای بهبود زندگی بشر ایجاد کرده است یا انسان های متمدنی که خرد را در خدمت طبیعت آورده اند سخن گفت همچنان قرن هفت الی بیست میلادی را اوج تمدن عقل گرایان گماشت و در ارتباط با عقل سنتی و عوامل مخرب آن در جوامع عقب افتاده روشنی انداخت . در بخش دوم بعد از تفهیم پرسش های اعضا جناب زبور گلزاد در مورد بزرگداشت میلاد مولانا که قرار است در چهارم اکتوبر برگزار شود صحبت کرد و نظریات اعضا را گرفت تا برای شگوفایی بیشتر میلاد برنامه ریزی شود . مجلس در یک فضای روحانی پایان یافت